سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ حرکتی نیست، مگر آنکه در آن نیازمند شناختی هستی . [امام علی علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

 


 

 

در بعضى از روایات روى ذکر "یا فتاح" براى حل مشکلات تکیه شده است، چرا که این اسم بزرگ الهى که به صورت صیغه مبالغه از "فتح" آمده بیانگر قدرت پروردگار بر گشودن هر مشکل و از میان بردن هر اندوه و غم، و فراهم ساختن اسباب هر فتح و پیروزى است، در واقع هیچ کس جز او "فتاح" نیست، و "مفتاح" و کلید همه درهاى بسته در دست قدرت اوست.

 

یا فتاح

قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ (سبا 25) قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنا رَبُّنا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ (سبا 26)؛ بگو: (شما) از آن چه ما مرتکب شده‏ایم باز خواست نخواهید شد، و ما(نیز) از آن چه شما انجام مى‏دهید باز خواست نخواهیم شد.

بگو: پروردگار ما، ما و شما را (در قیامت) گرد مى‏آورد، سپس بین ما و شما به حقّ داورى خواهد کرد و اوست داور دانا.

نکته جالب در این آیه این است که اینجا پیامبر (صلی الله علیه وآله) مامور است در مورد خودش تعبیر به "جرم" کند، و در مورد مخالفان تعبیر به کارهایى که انجام مى‏دهند! و به این ترتیب این حقیقت را روشن سازد که هر کس باید پاسخگوى اعمال و کردار خویش‏ باشد، چرا که نتایج اعمال هر انسانى چه زشت و چه زیبا به خود او مى‏رسد و طرز فکر توجیه گر دیگری که قرآن به دفع و بطلان آن مى‏پردازد، این است که انسان مى‏تواند عمل خود را به گردن دیگرى نهد. این کار اگر در دنیا ممکن باشد در آخرت هرگز ممکن نخواهد بود.

 

به عبارت دیگر آیه 25 سوره مبارکه سبا دلیل محکمی است بر اینکه هیچ کس به گناه دیگران مؤاخذه نمی شود، و هر کس گروگان عمل خود خواهد بود چنانکه در آیه دیگری می فرماید: (کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهِینٌ) (سوره طور، آیه 21)

ضمنا اشاره لطیفى به این نکته نیز دارد که اگر ما اصرار به راهنمایى شما داریم نه به خاطر این است که گناه شما را پاى ما مى‏نویسند و یا شرک شما ضررى به ما مى‏زند، ما روى دلسوزى و حق‏جویى و حق‏طلبى بر این کار اصرار مى‏ورزیم.

واژه "فتح" به طورى که "راغب" در "مفردات" مى‏گوید: در اصل به معنى از بین بردن پیچیدگى و اشکال است، و آن بر دو گونه است: گاهى با چشم دیده مى‏شود، مانند گشودن قفل، و گاه با اندیشه درک مى‏شود مانند گشودن پیچیدگى اندوهها و غصه‏ها، و یا گشودن رازهاى علوم، و همچنین داورى کردن میان دو کس و گشودن مشکل نزاع و مخاصمه آنها

آیه بعد در حقیقت بیان نتیجه دو آیه قبل است، زیرا هنگامى که به آنها اخطار کرد که یکى از ما دو گروه بر حق و دیگرى بر باطلیم، و نیز اخطار کرد که هر کدام از ما مسئول اعمال خویشتن هستیم، به بیان این حقیقت مى‏پردازد که چگونه به وضع همگى رسیدگى مى‏شود، و حق و باطل از هم جدا مى‏گردد، و هر کدام بر طبق مسئولیتهایشان پاداش و کیفر مى‏بینند، مى‏فرماید: "به آنها بگو پروردگار ما همه ما را در روز رستاخیز جمع مى‏کند، سپس در میان ما به حق داورى مى‏کند" و ما را از یکدیگر جدا مى‏سازد، تا هدایت شدگان از گمراهان باز شناخته شوند، و هر کدام به نتیجه اعمالشان برسند. (قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنا رَبُّنا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنا بِالْحَقِّ)

اگر مى‏بینید امروز همه با هم آمیخته‏اند و هر کسى ادعا مى‏کند من بر حقم و اهل نجاتم، این وضع براى همیشه ادامه پیدا نخواهد کرد، و روز جدایى صفوف سرانجام فرا خواهد رسید، چرا که "ربوبیت" پروردگار چنین اقتضا مى‏کند که "سره" از "ناسره" و "خالص" از "ناخالص" و "حق" از "باطل" سرانجام جدا شوند، و هر کدام در بستر خویش قرار گیرند.

اکنون بیندیشید در آن روز چه خواهید کرد؟ و در کدامین صف قرار خواهید گرفت؟ و آیا پاسخى براى سؤالات پروردگار در آن روز آماده کرده‏اید در پایان آیه براى اینکه روشن سازد این کار قطعا شدنى است مى‏افزاید:

"اوست داور و جدا کننده آگاه" (وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ).

رب العالمین

این دو نام که از اسماء الحسنى الهى است، یکى اشاره به قدرت او بر مساله جداسازى صفوف مى‏کند، و دیگرى به علم بى پایان او، چرا که جدا ساختن صفوف حق و باطل از یکدیگر بدون این دو ممکن نیست.

تکیه کردن در آیه فوق بر روى عنوان "رب" (پروردگار) اشاره به این است که خداوند مالک و مربى همه ماست، و این مقام ایجاب مى‏کند که برنامه چنین روزى را فراهم سازد، و در حقیقت اشاره لطیفى است به یکى از دلائل "معاد".

واژه "فتح" به طورى که "راغب" در "مفردات" مى‏گوید: در اصل به معنى از بین بردن پیچیدگى و اشکال است، و آن بر دو گونه است: گاهى با چشم دیده مى‏شود، مانند گشودن قفل، و گاه با اندیشه درک مى‏شود مانند گشودن پیچیدگى اندوهها و غصه‏ها، و یا گشودن رازهاى علوم، و همچنین داورى کردن میان دو کس و گشودن مشکل نزاع و مخاصمه آنها.

بنا بر این اگر در مورد جداسازى صفوف مخصوصا در آنجا که همه با هم آمیخته‏اند این واژه به کار رفته، به خاطر همین است، چرا که علاوه بر جداسازى در میان آنها قضاوت و داورى که یکى از معانى فتح است نیز انجام مى‏گیرد و هر کدام را به آنچه استحقاق دارد جزا مى‏دهد.

قابل توجه اینکه در بعضى از روایات روى ذکر "یا فتاح" براى حل مشکلات تکیه شده است، چرا که این اسم بزرگ الهى که به صورت صیغه مبالغه از "فتح" آمده بیانگر قدرت پروردگار بر گشودن هر مشکل و از میان بردن هر اندوه و غم، و فراهم ساختن اسباب هر فتح و پیروزى است، در واقع هیچ کس جز او "فتاح" نیست، و "مفتاح" و کلید همه درهاى بسته در دست قدرت اوست.

  

پیام‏های آیات:

1ـ اصرار انبیا بر هدایت مردم، از روى دلسوزى است نه به خاطر آن که جبران گناه مردم بر عهده‏ى انبیا باشد و یا بالعکس. «قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا»

در بعضى از روایات روى ذکر "یا فتاح" براى حل مشکلات تکیه شده است، چرا که این اسم بزرگ الهى که به صورت صیغه مبالغه از "فتح" آمده بیانگر قدرت پروردگار بر گشودن هر مشکل و از میان بردن هر اندوه و غم، و فراهم ساختن اسباب هر فتح و پیروزى است، در واقع هیچ کس جز او "فتاح" نیست، و "مفتاح" و کلید همه درهاى بسته در دست قدرت اوست

 

 

2ـ تواضع و ادب وسیله‏ى موفقیّت است. (کار خود را «جرم» و کار دیگران را «عمل» معرّفى مى‏کند.) «أَجْرَمْنا ... تَعْمَلُونَ»

 

3ـ اگر ارشاد شما در دنیا مؤثّر واقع نشد، نگران نباشید زیرا در قیامت به حساب همه رسیدگى خواهد شد. «قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنا رَبُّنا»

4ـ روز قیامت، هم یوم الجمع است، (روز گرد آمدن همه‏ى مردم) «یَجْمَعُ بَیْنَنا» و هم یوم الفصل. (روز جدایى مجرمان از نیکان) «ثُمَّ یَفْتَحُ»

5ـ داورى در قیامت بر اساس حقّ است. «یَفْتَحُ بَیْنَنا بِالْحَقِّ»

6ـ توجّه به معاد، انسان را در موضع‏گیرى‏ها و عملکردها حفظ مى‏کند. «یَفْتَحُ بَیْنَنا بِالْحَقِّ» (پرونده‏ى همه‏ى حیله‏ها و نفاق‏ها و زد و بندها و پیچیدگى‏هاى سیاسى و اجتماعى و ...، روزى باز مى‏شود و مورد بازخواست قرار مى‏گیرد.)

7ـ کسى جز خداوند، نه توان باز کردن پیچیدگى‏ها را دارد و نه از همه آنها آگاه‏ است. «هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ»

 

اخذ:تبیان

 

منابع:

تفسیر نور ج9

تفسیر نمونه ج18

تفسیر هدایت ج10

تفسیر اثنی عشری ج10

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/5/3:: 8:48 صبح     |     () نظر